محل تبلیغات شما

شهید محمد رفیع حاتمی



*

زمانی که فصل درو و برداشت محصولات کشاورزی بود ، و  همه ن و دختران روستا همراه مردان میرفتند برای خوشه جمع کردن . مادرم قسم خورد که این شهید بزرگوار را در اوج گرما و سنگینی کار درو کردن مشاهده کردم که روزه گرفته بود بعد جالب اینه که با وجود روزه بودن کلمن آب هم همیشه همراه خودش سر زمین می آورد و وقتی به قول مادرم از شهید محمدرفیع پرسیده که عموجان تو که روزه  میگیری توی این شرایط چرا آب همراه خودت میاری . و شهید اینطوری جواب داده بود ؛ آب همراه خودم می آورم  اگر رهگذری پیش من آمد شاید تشنه باشد و از من آب بخواهد

 


سخنان دکتر چمران ، دکتر مصطفی چمران

 

ای حیات! با تو وداع می کنم، با همه ی مظاهر و جبروتت. ای پاهای من! می دانم که فداکارید! و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت_صاعقه وار_ به حرکت در می آیید; اما من آرزویی بزرگ تر دارم.

شهید دکتر چمران

 


  • می خواهم در رثای شما ای کبوتران خونین بال دل حرم أمن مرثیه ای بسرایم اما کلام زمین گیر است و کبوتر شکسته بال دل من نیز آسمان را تنها در خیال می پرورد. کلام اسیر قفس ماهیات است و عقل اسیر دام کلام و آن جا که شما بال کشیدید پر جبرائیل عقل می سوزد آن جا جزء نبی عشق را بار نمی دهند و جز او و اوصیائش یعنی آنان که ضمیر نسبیت را به آسمان اطلاق پیوند می دهند دیگر کیست که بتواند بر معراج انقطاع کامل پای نهد و چشم دلش به ضیاء نظر به غیبت الغیوب ذات نور یابد و این چنین از صدر المنتهی اسماء و صفات در گذرد و به معادن پنهان عظمت اتصال یابد و روحش به ذات عزیز قدوس تعلیق پیدا کند. نه تنها آن کس از رثای شما ای کبوتران خونین بال حرم امن بر می آید که بتواند کلام را بر بال عشق بنشاند و به معراج برد و اگر این چنین است بگذارآن یار غائب مرثیه خوان شما باشد که جز او هیچ تلاونده ایی راهای آسمان را نمی شناسد.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه حضرت امام سجاد (ع) اردستان